این دو شهید بزرگوار عموهای بنده هستند. وصیت نامه شهید حسین محمودنژاد. عکس های شهیدان حسن و حسین محمودنژاد.

این منم شکسته خسته بی تفاوت سرد و. خوش اومدی ب غمکده ی من. بالاخره ی روز یاد میگیری از یک دوستت دارم ساده برای دلت یک خیال رنگارنگ نبافی که رابطه یعنی بازی. و اگ بازی نکنی میبازی. ک داستان های عاشقانه از ی جایی به بعد رنگ وبوی منطق به خود میگیرند که سر هرچهر راه تعهد یک هوس شیرین چشمک میزنه. یاد میگیری که خودت را دریغ کنی تا همیشه عزیز بمانی که آدم جماعت چه خواستن های سیری ناپذیری داره. و چه حیله هایی برای به دست اوردن. که باید صورت مسئله ای تازه باشی ن یک جواب ساده و کوتاه که. تنهایی کلافه ات کرده باشه.

حالمان خوب است ولی توباور نکن! پایان . کاش پایان گیرد این شکنجه ها . حال عجیبی دارد تمام شب را با آرزوی ندیدن صبح سرکنی . همیشه همین گونه است . تمام عاشقانه هایم به انتشار شعله ی. خوشا به حال آن کس که خواب است . ! گذشتن از تو وخاطراتت انقلابی در من بود که در آن به خاک نشستم . ! که از اغازش قصد پایان دارم . چشمانم را باز میکنم و تو نیستی.

به احترام مرده ها سکوت میکنند. همونی که اونقدر یه آهنگو گوش میدهکه از ترانه گرفته تا ریتم و خوانندش متنفر میشه. همونی که هق هق همه رو با جون و دل گوش میده اما . خودش بغضش رو زیر بالش میشکونه. اما با هر تلنگری میشکنه .

Namardi b dad mikone! خدایامن چیزی نمیبینم آینده پنهان است ولی آسوده ام چون تورا میبینم وتوهمه چیز را. يكي از دوستانم به نام پل يك دستگاه اتومبيل سواري به عنوان عيدي از برادرش دريافت كرده بود. شب عيد هنگامي كه پل از اداره اش بيرون آمد متوجه پسر بچه شيطاني شد كه دور و بر ماشين نو و براقش قدم مي زد و آن را تحسين مي كرد.